خلاصه داستان: کمال قبول نمیکند زنی که دوست دارد با برادرش ازدواج کند و زنجیره ای از اتفاقات را آغاز میکند که پایان یک روستا را به همراه خواهد داشت. 25 سال بعد، طلسم نفرین شده دوباره ظاهر میشود و شر دوباره ظهور میکند و نجات موعود را میطلبد.
خلاصه داستان: قتل خشونت بار حمدی آلتیبای، دادستان جوانی به نام لیلا و خبرنگار معروفی به نام کنان را در مسیر یکدیگر قرار میدهد. اما این قتل پوشیده از حقایقی است که عشق آن ها را نیز ویران خواهد کرد.
خلاصه داستان: کمیسر ریزو در ناپولی، از یک پلیس آفریقای جنوبی پیامی دریافت میکند که میخواهد با او ملاقات کند. بلافاصله قبل از این ملاقات، پلیس آفریقای جنوبی کشته میشود. او در حال مرگ تصویری از پسر کوچکش بودو را به ریزو نشان میدهد.
خلاصه داستان: هنگامی که رجب ایودیک و بهترین دوستش نورالله تصمیم میگیرند از خانه روستایی که از مادربزرگش به رجب ارث رسیده بود دیدن کنند، آنها خود را در تلاش برای نجات دهکده و جنگل های اطراف میبینند.
خلاصه داستان: رجب ایودیک مربی تیم فوتبال کودکان محله خود است. او برای تمرین از تنها زمین رایگان به عنوان زمین فوتبال استفاده میکند که در کودکی در آن فوتبال بازی میکرد؛ رجب با ناراحتی متوجه میشود که این قطعه زمین...
خلاصه داستان: رجب ایودیک از زمان مرگ مادربزرگش افسرده شده است؛ هر کسی که سعی میکند به او کمک کند شکست میخورد. دختر جوانی به نام زینب که نمیتواند آپارتمانی پیدا کند، نزد رجب میماند. در ابتدا، این دو نمیتوانند یکدیگر را تحمل کنند اما پس از...