خلاصه داستان: در فیلم راهبه های سیاه : خواهر ماریا به صومعهای دورافتاده فرستاده میشود تا ایمانش را بازیابد، اما بهزودی درگیر رازهای شوم و آیینهای ممنوعه راهبهها میشود. او با ترس و تردید در مرز جنون قرار میگیرد و نمیداند دشمن واقعی در درون خودش پنهان شده یا پشت دیوارهای صومعه. هرچه زمان میگذرد، حقیقتی وحشتناک آشکار میشود که ایمانش را به چالش میکشد....
خلاصه داستان: در فیلم چشم قلبی اَلی مککِیب، کارمند یک شرکت تبلیغاتی، درگیر طراحی کمپینی برای روز ولنتاین است، اما همزمان قاتلی مرموز زوجها را هدف قرار میدهد. جِی سیموندز، مشاوری تازهوارد، برای کمک به او استخدام میشود و در این میان رابطهای عاشقانه میان آنها شکل میگیرد. اما این عشق تازه، آنها را در مرکز توجه قاتل قرار میدهد و حالا باید برای نجات جان خود تلاش کنند.
خلاصه داستان: زمانی که بابانوئل (با اسم رمز: رد وان) توسط نیروهای شیطانی ربوده میشود، کالوم دریفت رئیس امنیت قطب شمال برای بازگرداندن او دست به کار میشود.
خلاصه داستان: پدینگتون برای دیدار با خاله لوسی به پرو سفر میکند، اما این ملاقات ساده به ماجراجویی بینظیری تبدیل میشود. او و خانواده براون با یک راز مرموز روبرو میشوند که آنها را به قلب جنگلهای انبوه و ماجراهایی مرتبط با افسانههای اینکا هدایت میکند.
خلاصه داستان: در فیلم هیولای زیر پای ما در سال ۱۸۹۸، گریس ابینگتون و پسرش چارلی به عمارت خانوادگی در یورکشایر نقلمکان میکنند تا پس از مرگ ناگهانی همسرش، زندگی جدیدی را آغاز کنند. چارلی از دوستی با موجودی در زیرزمین سخن میگوید، اما گریس این موضوع را جدی نمیگیرد. با گذشت زمان، رفتارهای چارلی تغییر میکند و اتفاقات عجیب و ترسناکی رخ میدهد که نشان میدهد آنها در خانه تنها نیستند و موجودی شیطانی در زیرزمین کمین کرده است...
خلاصه داستان: در فیلم نوسفراتو در سال ۱۸۳۸، الن هاتر، زنی جوان در ویسبورگ آلمان، با کابوسهایی از موجودی شیطانی دستوپنجه نرم میکند. همسرش، توماس، برای معاملهای ملکی به ترانسیلوانیا سفر میکند و در قلعهٔ کنت اورلاک، با حقیقتی هولناک مواجه میشود: اورلاک یک خونآشام است. با بازگشت اورلاک به ویسبورگ، طاعون و مرگ در شهر شیوع مییابد و ...
خلاصه داستان: در فیلم قضیه مارگاریت : یک دانشجوی نابغه ریاضیات از بهترین دانشگاه فرانسه در روز ارائه پایان نامه خود اشتباهی می کند که باعث می شود به آینده برنامه ریزی شده خود شک کند، همه چیز را کنار بگذارد و از نو شروع کند.
خلاصه داستان: در فیلم ایچیکو : ایچیکو کاوانابه،پس از آنکه یوشینوری از او خواستگاری کرده بود ناگهان ناپدید میشود. یوشینوری که از این وضعیت به شدت وحشتزده شده، نمیداند باید چه کند. در همین حین، کارآگاهی به نام شوجی گوتو به دیدار یوشینوری میآید و تصویری از ایچیکو را به او نشان میدهد. کارآگاه از یوشینوری میپرسد که آیا این زن را میشناسد؟ این سوال باعث میشود یوشینوری به دنبال سرنخهایی از گذشته ایچیکو بگردد. در طول تحقیقاتش، او با افراد مختلفی که با ایچیکو در گذشته ارتباط داشتهاند، ملاقات میکند، از جمله دوستان قدیمی و همکلاسیهای دبیرستانش. این ملاقاتها یوشینوری را با گذشتهای شوکهکننده از ایچیکو روبرو میکند، گذشتهای که هیچگاه تصورش را نمیکرد....
خلاصه داستان: در فیلم چهره پنهان داستان سونگ-جین، رهبر ارکستری را روایت میکند که نامزدش، سو-یئون، ناپدید میشود و تنها یک پیام ویدئویی از خود بهجا میگذارد. در پی این اتفاق، سونگ-جین دچار اندوه عمیقی میشود، اما بهتدریج به می-جو، نوازنده ویولنسل که جایگزین سو-یئون در ارکستر شده، جذب میشود. رابطه پنهانی میان سونگ-جین و می-جو شکل میگیرد، در حالی که سو-یئون در اتاقی مخفی در خانهشان و با ناامیدی شاهد خیانت عشق زندگیاش میباشد. آیا او میتواند راهی برای نجات پیدا کند و حقیقت را آشکار سازد؟
خلاصه داستان: در فیلم قلمروی میمون ها : آپو پیلا، یک افسر بازنشسته ارتش است که در دهکدهای نزدیک به جنگل همراه خانوادهاش زندگی میکند. پس از مرگ عروسش، نوهاش چاچو بهطور مرموزی ناپدید میشود. همسر دوم پسرش، آپارنا، که به تازگی وارد خانواده شده، به رفتارهای عجیب آپو مشکوک میشود؛ او اجازه ورود به اتاقش را نمیدهد و در محلی دورافتاده چیزهایی را میسوزاند. وقتی آپارنا تصمیم میگیرد حقیقت را درباره ناپدید شدن چاچو و اسلحهی گمشده کشف کند، پرده از رازهایی تاریک از گذشتهی خانواده برداشته میشود....