خلاصه داستان: داستان یک هکر کامپیوتر است که از یک گروه شورشی مرموز یاد میگیرد که واقعیت و ذات زندگی خودش چیست و چگونه باید با آنهایی که او را کنترل میکنند بجنگد...
خلاصه داستان: در یکی از شهرهای ایالت میسیسیپی اتفاق میافتد، جایی که یک زن و دختر خردسالش ناخواسته در جریان یک تیراندازی گیر میافتند و باید برای نجات خود تلاش کنند.
خلاصه داستان: مایک در یک رستوران شبانه روزی نگهبان شیفت شب است. او متوجه میشود عروسک های بزرگ آنجا ربات نیستند و بلکه زندهاند، و هر شخصی را که شب آنجاست به قتل میرسانند.
خلاصه داستان: آنجلا و دوستش کاترین در جنگل ناپدید شده و سه روز بعد بدون هیچ خاطرهای از اتفاقاتی که برایشان افتاده، بازمیگردند، و زنجیرهای از وقایع اسرارآمیز رخ میدهد.
خلاصه داستان: یک مامور جوان در FBI باید از یک قاتل آدم خوار زندانی کمک بگیرد تا به دستگیری قاتل زنجیرهای دیگر کمک کند، دیوانهای که پوست قربانیانش را میکند.
خلاصه داستان: پروفسور ویلکزار که همسر و دختراش او را ترک کردند، در الکل به دنبال فراموشی است. او که در حین تلاش برای سرقت از ناحیه سر به شدت مجروح شد، حافظه خود را از دست داد.
خلاصه داستان: فارست گامپ کودکی ساده با ضریب هوشی پایین است. او که دوستی به جز مادرش ندارد، مورد تمسخر همکلاسی هایش قرار میگیرد تا اینکه روزی دختری به نام «جنی» با او دوست میشود و ...
خلاصه داستان: هنری هیل که یک دانش آموز دبیرستانی است تحت تاثیر زندگی اعضای مافیا در محلهشان در بروکلین قرار میگیرد. او برای خلافکاری به اسم پل سیسرو شروع به کار میکند.