خلاصه داستان: راسل هچ، یک عامل اینترپل که نقش پدری را برای جیدن، پسر یک خبرچین که در یک حمله معمول کشته شده است، بر عهده می گیرد. سالها بعد، هچ خود را میبیند که از جیدن و پدربزرگش در برابر گروهی از باندهای بیرحم در یک جنگ تمام عیار محافظت میکند و برای محافظت از جیدن و مبارزه با هرکسی که سر راه او قرار میگیرد، دست از کار نمیکشد.