دسته: فیلم های عاشقانه

خلاصه داستان: لورا یک بازیگر مهربان اما بی‌اعتماد به نفس است که پس از یک جدایی سخت، با هیولایی در کمدش آشنا می‌شود؛ این هیولا به او کمک می‌کند تا خشم و قدرت درونی خود را پیدا کرده و دوباره به زندگی بازگردد.

خلاصه داستان: کول، نوجوانی است که به دلیل از دست دادن پدرش غمگین است؛ او با روح دختری جوان به نام بی از دهه 1920 که در خانه جدید او حضور دارد، ارتباط برقرار می‌کند. حال همانطور که آن‌ها میان زندگی و مرگ در حرکت هستند، باید یک طلسم باستانی را نابود کنند و…

خلاصه داستان: یک دانش آموز دبیرستانی بی ادعا، خود را به طور غیرقابل توضیحی جذب دختر جدید آزاده می‌کند که روش‌های غیر متعارفش نحوه نگرش آنها را به خود و یکدیگر تغییر می‌دهد.

خلاصه داستان: هر کسی که دشمن زنان است بعد از مدتی ناگهان تغییر می‌کند و مدافع حقوق زنان می‌شود و...

خلاصه داستان: ویل هانتینگ دانشجوی ام‌ای‌تی که استعداد زیادی در ریاضی دارد در زندگی خود به مشکل خورده و پیش روانشناسی می‌رود تا با کمک او بتواند مسیر درست در زندگیش را پیدا کند.

خلاصه داستان: پروفسور ویلکزار که همسر و دختراش او را ترک کردند، در الکل به دنبال فراموشی است. او که در حین تلاش برای سرقت از ناحیه سر به شدت مجروح شد، حافظه خود را از دست داد.

خلاصه داستان: در طول مسابقه فضایی دهه 1960 بین ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی، ناسا در تلاش برای بهبود تصویر عمومی خود و نیز به هدف نهایی خود، یعنی فرود بر روی ماه، نیاز به کمک دارد. در این میان، کلی جونز (با بازی اسکارلت جوهانسون)، متخصص بازاریابی با استعداد، به ناسا آورده می‌شود تا با استفاده از توانایی‌های خود تصویر عمومی ناسا را اصلاح کند. از سوی دیگر، کول دیویس (با بازی چنینگ تیتوم)، مدیر ناسا مسئول پروژه آپولو 11 است که با چالش‌های بزرگی روبروست. رابطه‌ای بین این دو شکل می‌گیرد که در طول داستان با فراز و نشیب‌های فراوانی همراه است.

خلاصه داستان: عشق بین یک دکتر با آینده نامشخص و یک کف دست مشهور که فکر می کرد هرگز عشق پیدا نمی کند شکوفا می شود. اعتقادات او به چالش کشیده می شود.

خلاصه داستان: وقتی داماد فاسد در مراسم عروسی شروع به تیراندازی می کند، مهمانان سعی می کنند فرار کنند. آیدا و داوود به طور تصادفی در ماشینی قرار می گیرند که با ماشین پلیس تصادف می کند. آیدا به بازرس دروغ می گوید که داوود شوهرش است و به همین دلیل...

خلاصه داستان: پس از فرار از کره شمالی، لوه کیوان برای به دست آوردن وضعیت پناهندگی در بلژیک تلاش می کند، جایی که با زنی افسرده روبرو می شود که تمام امید خود را از دست داده است.