خلاصه داستان: ادوارد بازیگری است که آرزوی شهرت دارد، او تحت یک عمل پزشکی شدید قرار میگیرد تا ظاهرش را به طور اساسی تغییر دهد. اما چهره جدیدی که رویایش را داشت به کابوس تبدیل میشود؛ او نقش اصلیای که همیشه برای آن ساخته شده بود را از دست میدهد و به شدت وسواس پیدا میکند تا هر طور شده آنچه را که از دست داده است، پس بگیرد.
خلاصه داستان: یک راننده تاکسی مسافران خود را که یک زوج جوان هستند میرباید و به جاده دوردست و مخوفی میبرد. طولی نمیکشد که این زوج متوجه انگیزه واقعی ترسناک راننده میشوند.
خلاصه داستان: یودرا با مشکلات خشم دست و پنجه نرم میکند؛ او مأموریتی مخفی برای سرنگونی یک باند قدرتمند مواد مخدر به سرپرستی فیروز و پسرش شفیق قبول میکند.
خلاصه داستان: زن جوانی به نام (سو مین) آرزو دارد در شبکههای اجتماعی مشهور شود. او در تلاش است تا از طریق ظاهر خود و زندگی شیکی که به نمایش میگذارد، به محبوبیت برسد و فالوورهای بیشتری جذب کند.
خلاصه داستان: الیاس یک سرباز سابق نیروهای ویژه است که پس از خدمت در افغانستان منزوی و بدبین شده است! او در تلاش است تا از گذشتهاش فرار کند و زندگی جدیدی را آغاز کند، اما گذشتهاش دوباره او را پیدا میکند و درگیر مشکلاتی میشود که او را وادار میکند با ترسها و خطاهای گذشتهاش روبه رو شود.
خلاصه داستان: داستان در دهه 1920 در تیانجین، شمال چین میگذرد و بر رقابت میان پسر یک استاد هنرهای رزمی و برجستهترین شاگرد او تمرکز دارد. پس از مرگ استاد پیر، این دو برای به دست آوردن کنترل آکادمی مشهور هنرهای رزمی او روبه روی هم قرار میگیرند.
خلاصه داستان: از زمانی که جولیان به دلیل رفتار خود با آگی پولمن از مدرسه قبلی اخراج شده است، تلاش میکند زندگی بهتری برای خود بسازد. در این میان، مادربزرگ او برای تغییر مسیر زندگیاش تصمیم میگیرد داستان شجاعتی را که سالها پنهان کرده، با او در میان بگذارد.
خلاصه داستان: یک سرباز سابق ارتش به نام اریک که به اختلال اضطراب پس از سانحه مبتلاست، پس از انفجار یک بمب در پل توبین بوستون، ناخواسته همراه خواهر نوجوانش بر روی پل گیر میافتد.
خلاصه داستان: رهبران هفت اقتصاد برتر دنیا در حال آماده کردن بیانیهای در مورد بحرانی جهانی هستند که در جنگل گم میشوند. آنها در تلاش برای پیدا کردن راه نجات، با خطراتی مرگبار رو در رو میشوند.